آقای پی : سلام من آقای پی هستم {خمیازه} اینجا استودیو چی؟کجا؟ چرا؟ {خمیازه} به پادکست سوالهای یهویی خوش اومدید. این دکمهی آهنگ کوش. آهان اینجاست.
{کلیک}
{آهنگ}
آقای پی: بچهها خوبین؟ دماغتون چاقه؟ من که اصلا اینطوری نیستم.
صاد: آقای پی خوبی؟
آقای پی: ا صاد تو اینجایی؟
صاد: آره آقای پی. چی شده؟ چرا یه جوری داری پادکست درست میکنی؟ انگاری حال و حوصله نداری.
آقای پی: آره اصلا حوصله ندارم.
صاد: چه عجیب تو که همیشه خیلی ذوق داشتی با بچهها حرف بزنی. امروز چی شده که اینقدر بیحوصلهای؟
آقای پی: خب یه موقعهایی حوصله نداریم دیگه. نمیشه که همیشهی همیشه خوشحال و پر انرژی و سر حال باشیم که.
صاد: بله خیلی درست میگی آقای پی. ما همه همینطور هستیم. اینها احساسات مختلفیه که گاهی میاد سراغمون. یه موقعهایی حوصله نداریم یه موقعهایی غمگینیم، یه موقعهایی آدم میترسیم، یه موقعهایی هم خوشحال و شاد و خندانیم. مهم اینه که احساسهامون رو بشناسیم.
آقای پی: بله حالا هم من حوصله ندارم. چی کار کنم.
صاد: چطوره بگیم ستوان ویزبی بیاد اینجا جای تو پادکست امروز رو برای بچهها اجرا کنه.
آقای پی: نه نمیشه.
صاد: برای چی؟
آقای پی: برای اینکه اون و سایر اعضای گارد تکاوران ویژهی ملکه رفتن باغ گل اون طرف کندوشون پیکنیک.
صاد: لابد هم قراره کلی خوش بگذرونن.
آقای پی با عصبانیت: بعله منم مجبورم اینجا تنهایی بشینم تو استودیو.
صاد: خب بیا زودی پادکست درست کنیم بعد من تو رو میبرم اونجا.
آقای پی: نه نمیشه.
صاد: چرا نمیشه.
آقای پی: چون که ویزبی و اعضای گارد تکاوران ویژهی ملکه یه بازیهایی میکنند با هم که من نمیتونم بکنم.
صاد: مثلا چه بازیهایی؟!
آقایی پی: مثلا میرن تو آسمون پرواز میکنن شیرجه برعکسی میزنند. من که نمیتونم پرواز کنم.
صاد: آهان فهمیدم چی شد. پس همچین بیدلیل بیدلیل هم نیست که حوصله نداری.
آقای پی: حالا هر چی.
صاد: من یه فکری دارم. میگم بیا من و تو بچههایی که دارن پادکست رو گوش میدن هم با هم بازی کنیم. اینجوری هم تو خوشحال میشی هم بچههای تو خونه که ممکنه حوصلهشون سر رفته باشه.
آقای پی: جدی؟ میشه. let’s play Tag
صاد: چی؟ تگ چیه دیگه.
آقای پی: بابا همون بازی که یکی باید بدوه بقیه باید فرار کنن بعد اون هرکی رو تگ کن نوبت اون میشه بقیه و تگ کنه.
صاد: آهان آهان. این چیزی که تو میگی خیلی شبیه بازی گرگم به هوا تو فارسیه. اونجا هم یکی گرگ میشه بقیه باید فرار کنن و گرگ باید اونها رو بگیره. هرکی که گرگ بگیرتش اون میشه. گرگ.
آقای پی: آره آره این خیلی باحاله ولی بچهها رو چطوری تگ کنیم.
صاد: خب این یه مشکل جدیه.
آقای پی: اه. پس بازی نمیکنیم؟
صاد: چرا ولی گرگم به هوا نه. یه بازیای که من و تو بچههایی که دارن صدای ما رو میشنون بتونند انجام بدن.
آقای پی: چه بازیای؟
صاد: من یه بازیای بلدم که تو و بچههای تو خونه بتونین با هم انجامش بدین. یه ذره شبیه سوالبازیه که با دنا و رها انجام میدین.
آقای پی: ولی تو سوال بازی که باید دو گروه بشیم.
صاد: برای همین یه ذره با سوال بازی فرق داره چون اینجا قرار نیست دو گروه بشین. من اسم این بازی رو گذاشتم صدا بازی.
آقای پی: صدابازی؟ چطوریه این صدا بازی.
صاد: نگاه کن ما اینجا تو استودیو کلی صداهای جورواجور داریم. هم آهنگهای مختلف هم صدای چیزهای مختلف که میذاریم توی پادکستها…
اقای پی: هم کلی صدا از بچهها داریم.
صاد: بله یک عالمه از صداهای بچهها هم هست. حالا من بازی رو شروع کنم خودت میفهمی.
آقای پی: باشه شروع کن. من آمادهام.
{آهنگ}
صاد: به اولین صدابازی پادکست سوالهای یهویی خوش اومدین.
{افکت}
صاد: صدا بازی دو تا مرحله داره. مرحلهی اول اسمش هست: عجایب صدا دار
آقای پی: عجایب صدا دار؟
صاد: بله. عجایب صدادار.
{آهنگ}
صاد: حالا به این صدا گوش بده و حدس بزن این صدای چیه؟
{صدای ماشین لباسشویی}
صاد: به نظرت این صدای چی بود.
آقای پی: یه جاهاییش شبیه صدای آب بود.
صاد: هوم بد نبود.
آقای پی: آهان یه وسیلهایه که با آب کار میکنه. هوم. دیش واشر. دیش واشر.
صاد: بچهها دیش واشر به فارسی همون ماشین ظرفشوییه. آقای پی پس حدس میزنی که این ماشین ظرفشویی بود؟
آقای پی: بله بله.
صاد: خب بچهها شما هم حدس بزنید و اگه خواستید حدسهاتون رو یه جایی بنویسید که فراموش نکنید. آخر این برنامه یه بار دیگه این صدا رو میشنویم و میبینیم که آقای پی درست حدس زده یا شما.
آقای پی: آهان. پس عجایب صدا دار اینطوریه.
صاد:بله. حالا میریم به بخش دوم بازی. یعنی بخش سوالهای سرچی-فشنگی
آقای پی: چی؟ سوالهای سرچی فشنگی چیه؟
صاد: اینها سوالهایی هستند که تو میتونی توی گوگل سرچشون کنی و بگی ولی برای هر سوال ۳۰ ثانیه بیشتر وقت نداری. کلا هم ۳ تا سواله.
آقای پی: پس صبر کن برم پشت کامپیوترم که بتونم سرچ کنم.
صاد: خوب فکریه. بچههای تو خونه شما هم میتونین با کمک بزرگترها سرچ کنین. ببینین همون جوابهایی رو پیدا میکنین که آقای پی پیدا میکنه؟
آقای پی: خب من آمادهام. شروع کنیم.
باشه شروع کنیم.
{آهنگ}
صاد: این هم اولین سوال
امیرصدرا اکرمی: سلام من امیرصدرا اکرمی هستم از تهران کی اولین بار پلیاستیشن رو اختراع کرد؟
صاد: خب آقای پی بچهها آماده باشین که ۳۰ ثانیه رو شروع کنم. یک دو سه
{۳۰ ثانیه تایمر}
آقای پی: یه آقای ژاپنی به اسم کن کوتاراگی پلی استیشن رو درست کرده.
صاد: آفرین: درست گفتی. حالا بریم سوال بعدی رو بشنویم.
محمدرادین: سلام آقای پی من محمد رادین زائری هستم سوالم اینه که اولین حیوونی که به فضا رفت چه حیوونی بود؟
صاد: خب وقت شما از الآن شروع میشه یک دو سه
{۳۰ ثانیه تایمر}
آقای پی: من سرچ کردم سرچ کردم اولین حیوونی که رفته به فضا میمون بوده.
صاد: خب آقای پی متاسفانه باید بگم که اشتباه کردی. بچههایی که دارین صدای ما رو گوش می دین شما جواب درست رو پیدا کردین؟ بله حدود ۶۷ سال پیش یک فضاپیما از کشور روسیه که اون موقعها بهش شوروی میگفتن یک سگ به اسم لایکا رو به فضا برد و این اولین حیوونی بود که به فضا رفت.
آقای پی: ا من این رو هم دیدم تو اینترنتها ولی اشتباه کردم.
صاد: حالا برای سوال سوم آمادهای؟
آقای پی: بله بله آمادهام.
صاد: خب این هم سومین سوال
پریا: سلام آقای پی من پریا هستم از نوشهر سوالم اینه که کی اولین شکلات صبحانه را درست کرد؟
صاد: خب آقای پی بچهها آماده باشین با شمارش من ۳۰ ثانیه ی شما شروع میشه. یک دو سه.
{۳۰ ثانیه تایمر}
صاد: خب وقت تموم شد بگو ببینم آقای پی.
آقای پی: اولین شکلات صبحانه رو آقای حسین عالیزاد در سال ۱۳۴۶ یعنی حدود ۸۰ سال پیش درست کرد اسمش رو هم گذاشت کریمونا.
صاد: ممممم. هم یه جورایی درست گفتی هم نه.
آقای پی: یعنی چی؟
صاد: خب آقای پی تو چی سرچ کردی؟
آقای پی: من به فارسی سرچ کردم کی اولین بار شکلات صبحانه را اختراع کرد.
صاد: خب ممکنه خیلی از بچهها هم همین کار رو کرده باشند. و جوابی هم که رسیدی بهش درسته. توی ایران اولین کسی که شکلات صبحانه رو درست کرد همین آقای حسین عالیزاد بود. ولی تو که انگلیسیت خوبه بگو ببینم به شکلات صبحانه تو انگلیسی چی میگیم؟
آقای پی : chocolate spread
صاد: خب حالا این رو سرچ کن.
آقای پی: صبر کن.
{صدای تایپ کامپیوتر}
آقای پی: آهان اینجا یه چیز دیگه نوشته. نوشته که یه آقایی به اسم پیترو فررو در ایتالیا بعد از جنگ جهانی اول یه ایدهای به کلهاش رسیده. اون موقع به خاطر جنگ کاکائو خیلی در ایتالیا کمیاب شده بود ولی کلی فندق داشتن. اون هم با شکر و پودر فندق و یه مقدار کمی کاکائو یه چیزی درست کرد به اسم کرم جیان دوجا. یه چیزی شبیه قالب کرده ولی با مزهی شکلاتی. مردم خیلی از این خوششون اومد. بعد کمکم هی دستور تهیهاش رو عوض کرد تا آخر شد اون چیزی که ما امروزه به اسم نوتلا میشناسیم.
صاد: بله و این اولین شکلات صبحانه بود. بعد هم که خیلی توی جهان معروف و مشهور شد و هنوز هم توی دنیا کلی طرفدار داره.
آقای پی: خیلی جالب بود.
صاد: خب آقای پی حالا اگه گفتی وقت چیه؟
آقای پی: وقت سوال یهویی منه؟
صاد: نخیر. امروز قراره صدا بازی کنیم.
آقای پی: آهان آهان. وقت فهیدن جواب عجایب صداداره.
صاد: آفرین. درسته. بیا یه بار دیگه به صدا گوش بدیم.
{صدای ماشین لباسشویی}
صاد: خب میخوای دوباره حدس بزنی یا هنوز فکر میکنی این صدای ماشین ظرفشوییه؟
آقای پی: ممم آره دیگه یه ماشینه که با آب کار میکنه. به نظرم ماشین ظرفشوییه.
صاد: خب باید بگم که تو تقریبا درست گفتی؟
آقای پی: یعنی چی ؟ بالاخره درست گفتم یا غلط گفتم.
صاد:بله این صدای یه دستگاهیه که با آب کار میکنه و خیلی از بچهها هم توی خونهشون دارنش ولی ماشین ظرفشویی نیست. این یه ماشین لباسشوییه.
آقای پی: آهان. آره آره. این هم میشد.
صاد: خب صدابازی ما تموم شد. خوشت اومد؟
آقای پی: آره خیلی خوشم. اومد. میشه از این به بعد اینجوری پادکست ضبط کنم؟
صاد: آره چرا نمیشه. شاید بچهها هم از این صدابازی خوششون اومد.
آقای پی: آره آره. اصلا یه ایدهای به کلهام اومد. بچهها بچهها شما میتونین برای ما عجایب صدادار بفرستین.
صاد: یعنی چی آقای پی؟
آقای پی: یعنی اینکه با کمک بزرگترها صدای یک چیزی رو ضبط کنند و برای ما بفرستن تا پخش کنیم ببینیم بقیه میتونند حدس بزنن که اون چیه؟
صاد: فکر خوبیه. فقط بچهها اگه خواستین عجایب صدادار برای ما بفرستین بعد از اینکه صدا رو ضبط کردید خودتون جواب رو هم بگید که ما آخر برنامه صدای شما رو هم پخش کنیم. یعنی مثلا اینجوری.
{صدای ماشین لباسشویی}
این صدای ماشین لباسشویی بود من صاد هستم از استودیو.
آقای پی: آره شما هم اسمتون رو جواب رو بگید که صاد آخر برنامه جوابتون رو پخش کنه. خب صاد خدافظی کن.
صاد: بچهها برای اینکه برای ما صدا بفرستین برید به سایت داروگ یعنی داروگ کیدز دات کام و از اونجا برای ما صدا بفرستین. همینطور میتونین برای ما صداهاتون رو ایمیل کنید اینفو ات داروگ کیدز دات کام. تا قسمت بعد خدافظ.
آقای پی: بچهها داروگ هم با دبلیوه. یهویی خدافظ.