لولو: وای این آدمها دوباره خوابیدن و من موندم و یه استودیوی خالی.
دانابات: خالی نیست. من هستم.
لولو: دانابات تو بیداری؟
دانابات: من رباتم. نمیخوابم.
لولو: خب بیا بازی کنیم. نون بیار کباب ببر بلدی؟
دانابات: بلدم ولی نمیتونم.
لولو: آخه چرا؟
دانابات:آخه شارژرم رو وصل کردم که شارژ بشم.
لولو: ای بابا. پس من چی کار کنم حوصلهام سر رفت. هر شب هر شب توی این استودیو تک و تنها. تازه من قرار بود برم دنیا رو بگردم، کلی چیز باحال ببینم و یاد بگیرم. ولی هر موقع من بیدار میشم همه خوابیدن.
دانابات: نه اونور دنیا همه بیدار هستن.
لولو: بله میدونم. ولی من که اونور دنیا نیستم. تازه اونور دنیا روزه من تو روز نمیتونم ببینم.
دانابات: چرا از بستهی ویژهای که صاد هفتهی پیش برات گذاشت پشت در کمد استفاده نمیکنی؟
لولو: بسته؟! کدوم بسته؟
دانابات: بستهی خوشامدگویی صاد. روش نوشته. بستهی ویژهی لولو. نصفه شب باز شود. رادار بزن پیداش میکنی. فقط قبل از اینکه باز کنی حتما روش رو نگاه کن.
لولو: آخجون. الآن رادار میزنم.
لولو: رادار چرخشی به چپ چپ به راست راست عقب و جلو چی اینجاست؟
لولو: خب رادار من میگه که پشت کمد بین چوب عجی مجی و ساعت شنی بین سیارهای یه جعبه است که روش نوشته بستهی خوشامدگویی برای لولو! بالهای خفاشی سریع به سمت پشت کمد.
{صدای بال خفاش}
لولو: ای بابا این چرا گیر کرده پشت کمد. بیا بیرون دیگه.
{صدای تق و توق}
لولو: پس چرا در نمییاد؟!آهان فهمیدم بذار چوب عجی مجی رو بردارم با اون بزنم جعبه بیاد بیرون.
{تق تق}
لولو: آهان بالاخره در اومد. خب بذار ببینم روش چی نوشته؟ ولی من که چیزی نمیبینم. دانابات. تو میتونی ببینی.
دانابات: روی بسته یک دکمهی سبزه. اون رو بزن صاد راهنمای شنیدنی گذاشته.
{صدای کلیک}
صاد: سلام لولو عزیز. به استودیو چی؟کجا؟چرا؟ خوش اومدی. وقتی شنیدم که دوست داری پادکست درست کنی این بسته رو برات گذاشتم. این یه بستهی ویژه است که فقط برای تو درست شده. اما استفاده از اون یه قانون داره و اون هم اینکه این بسته رو که باز کنی تو میشی مسیول جشن تابستانی چی کجا چرا. دکمه رو بزن تا بگم مسیول جشن چی کار باید بکنه.
لولو: هوررا. من می شم مسئول جشن. بیا اینم دکمه سبز.
{کلیک}
صاد: مسیول جشن باید ۷ قسمت پادکست درست کنه.
لولو: هورررررا منم پادکست درست میکنم. خب الان باید چی کار کنم؟ آهان حتما دوباره باید دکمه سبز بزنم.
{کلیک}
صاد: پادکستی که قراره درست کنی اسمش هست، لوچیستان.
لولو: لوچیستان؟ خب چی هست؟ لوچیستان یعنی چی؟ آهان بازم دکمه.
{کلیک}
صاد: لو که تویی. چیستان هم یعنی معما. تو باید تو لوچیستان یه معمای مرموز رو حل کنی.
لولو: چه باحال. حالا باید چی کار کنم؟
{کلیک}
صاد:چشمهای تو توی روز نمیتونه باز باشه. من برات توی جعبه یه عینک محافظ کیهانی گذاشتم به اسم لوبین. این عینک چشم تو رو دربرابر نور حرارت و بادهای تند و سریع محافظت میکنه. چون قراره خیلی خیلی خیلی سریعتر از اون چیزی که فکرش رو میکنی پرواز کنی.
لولو: یعنی من این رو بزنم به چشمم میتونم صبحها هم برم بیرون؟
{کلیک}
صاد: آره میتونی. و تازه لوبین قابلیت اتصال به رادار داره و وقتی رادارت رو بهش وصل کنی تبدیل میشه به یه ابررادار که همهی نقشههای روی زمین، زیر زمین و بالای زمین رو در خودش داره. با لوبین میتونی از دورترین فاصلهها تماس بگیری با همه. هر موقع خطری بود یا سوالی داشتی میتونی با مامان بابا یا من یا دنا و رها تماس بگیری.
لولو:جونمی جون لولو و ابر رادارکیهانی. خیلی چیزها رو می تونم کشف کنم.
{کلیک}
صاد: توی بسته یه شنل مخصوص هم هست. اسمش هست لوشنل. وقتی لو شنل رو بپوشی میتونی همه جا بری. اون میتونه به موشک، هواپیما، زیردریایی و هر چیز دیگهای که لازم داشته باشی تا به هدفت برسی تبدیل بشه. کافیه بذاریش روی حالت عوض بدل. اینجوری میتونی توی یه چشم به هم زدن از این ور دنیا بری اونور دنیا یا بری زیر دریاها یا بالای جو. با لوشنل حتی توی آتشفشان رو هم میتونی ببینی. فقط یادت باشه قبل از هر ماموریت شارژش کنی.
لولو: هوررررررااااا. صاد بزن بریم بریم دنیا رو کشف کنیم.
{کلیک}
صاد: برای شروع این ماجراجویی بسته رو بردار ، از پنجره برو بیرون و با رادارت بلندترین ساختمون شهر رو پیدا کن و برو روی اون بشین. اونجا خودت میفهمی. جهتش روی رادارت تنظیم شده.
لولو: بالهای خفاشی پیش به سوی بلندترین ساختمان شهر.
{صدای بال زدن}
لولو نفس نفس زنان: اخ چقدر بلند بود. بالاخره رسیدم. خب حالا باید چی کار کنم. فهمیدم بذار یه رادار بزنم ببینم روی بلندترین ساختمان شهر چه خبره؟
لولو: رادار چرخشی به چپ چپ به راست راست عقب و جلو چی اینجاست.
لولو: خب طبق یافتههای رادار من روی ساختمان چندتا شلنگ و چندتا تختهی چوبی به درد نخوره. ولی یه چیز دیگه هم انگار هست. چه چیز عجیبیه. طبق اون چیزی که رادار میگه یه تخته سنگ بزرگ گرده که روی دیوار نصب شده. روی این تختهسنگ هم ۷ تا دایره و یه مربع هست. یه چیزی هم انگار زیر مربع نوشته ولی من که چشمهام نمیبینه بفهمم چی نوشته. چی کار کنم. هان بذار با انگشتهام لمسش کنم. شاید بفهمم چی نوشته.
{صدای دست کشیدن}
لولو: آره آره. میتونم با انگشتهام هم بخونم. ای کسی که داری این نوشته را میخوانی. یا همین الآن بستهای که دستت داری را نابود کن و برگرد هرجایی که بودی یا اینکه جعبه را در مربع وسط سنگ قرار بده و دکمهی رویش را بزن. فقط حواست باشه دکمه را که زدی مسئول جشن تابستانی – پادکستی داروگ میشوی.
لولو: خب این جعبه رو باید بذارم توی این مربع وسط دایره. این هم از دکمه.
{صدای آهنگ و افکت و ….}
گوینده: به جشن پادکستی تابستونی داروگ خوش اومدید.
{موسیقی}
گوینده: جشن تابستونی پادکستی داروگ هفت قسمت پادکست لوچیستانه که از همین الآن شروع شد. این هفت دایرهای که روی سنگ هستند هفت دایرهی جادویی هست که هر وقت تو یک پادکست درست کردی روشن میشن. تو برای هر ۷ پادکست فقط ۳ هفته وقت داری. توی این سه هفته پادکست چی؟کجا؟چرا؟ و پادکست آقای پی پخش نمیشه. چون دنا، رها، آقای پی ویزبی و دانابات میخوان به پادکستهای تو گوش بدن.
لولو: خب حالا باید چی کار کنم؟
گوینده: تو باید لوبین رو بذاری روی چشمهات و لوشنل رو هم بپوشی و یکی از این دایرهها رو لمس کنی. جهت جغرافیایی رو باید با انگشتهات پیدا کنی و بدی به رادارت و بعد با لوشنل بری اونجا. توی اون موقعیت یک موجود ناشناخته هست که تو باید حدس بزنی چیه. یک راهنمایی بزرگ هر هفت موجودی که روی این دایره هستند حیوون هستند.
لولو: باشه قبوله بریم کشفشون کنیم. ولی چطوری حدس بزنم چیه؟
گوینده: تو ۲ مرحله فرصت داری که حدس بزنی. در مرحلهی اول باید با دستهات لمسش کنی و ببینی میتونی حدس بزنی یا نه. در مرحلهی دوم تو فرصت داری که ۱۰ تا سوال درباره اون موجود جادویی بپرسی.
لولو: این که خیلی آسونه همون اول میپرسم که چیه؟
گوینده: این سوال ممنوعه. البته تو این گزینه رو هم داری که در مرحلهی آخر اگه هنوز شک داشتی، صدای خود حیوون رو هم بشنوی.
لولو: هوررا بزن بریم برای اولین چالش.
{افکت}
لولو: لوبین روی چشم.
{افکت}
لولو: لوشنل دور گردن.
{افکت}
لولو: این اولین دایره است. بذار ببینم انگشتهام چی میگن. خب یه ۴ دو تا ۰ سه تا ۸ یه ۹ و یه ۶. بذار این عددها رو بزنم روی رادار.
{افکت}
لولو: پیش به سوی کشف جهان
{موسیقی}
لولو: خب دادههای رادار من میگن که ما الآن توی دشتهای کنگو در آفریقا هستیم. اینجا نوشته: The target is next to the pond یعنی هدف کنار برکه است. بالهای خفاشی پیش به سوی برکه.
{صدای بال زدن}
لولو: اینجا بوی خاک و علف خیس مییاد
گوینده: مرحلهی اول آغاز شد تو یک دقیقه وقت داری تا این حیوون رو لمس کنی.
{تیک تیک}
{صدای بال زدن}
لولو: واووو. چه پاهای بزرگی شبیه ستونه. برم بالاش. انگار مو داره ولی نه زیاد. بذار صورتش رو هم دست بزنم اوووووه. یه چیز تیز بلند شبیه شاخ صورتش داره.
{آژیر}
گوینده: پایان مرحلهی اول تو و همهی بچههایی که دارن این پادکست رو گوش میدن ۳۰ ثانیه وقت دارین که حدس بزنین.
{صدای تایمر}
گوینده: ۳۰ ثانیهی تو همینجا تموم شد. میخوای اسم این موجود رو بگی یا میخوای بری مرحلهی بعد.
لولو: مممممم. یه ذره شبیه کرگدن بود.
گوینده: این جواب نهایی توه؟
لولو: نه نه. خیلی شک دارم. بذار بریم مرحله بعد.
{موسیقی}
گوینده: مرحلهی دوم همین الآن شروع شد. آماده باش با شمارش من تو میتونی ۱۰ تا سوال دربارهی این حییون بپرسی. آماده یک دو سه
لولو: این حیوون پرندها است یا خزنده یا پستاندار؟
گوینده: پستاندار.
لولو: گوشتخواره یا گیاهخوار.
گوینده: گیاهخوار.
لولو: فقط تو آفریقا هست یا جاهای دیگهی دنیا هم دوست و فامیل داره؟
گوینده: این حیوون. سه گونه است دو گونه در آفریقا یک گونه توی آسیا.
لولو: حالا بگو ببینم، حیوونی هست که باهاش دوست نباشه و بخواد شکارش کنه؟
گوینده: معمولا نه. چون خیلی بزرگه. ولی بعضی از شکارچیها شاید بخوان گروهی بهش حمله کنند. البته اگه جراتش رو داشته باشن.
لولو: روزی چقدر غذا میخوره؟
گوینده: وقتی بزرگ بزرگ میشن روزی ۱۵۰ تا ۱۶۰ کیلو غذا میخورن.
لولو: ااااااوه ۱۶۰ کیلو غذا. چقدر آب میخوره؟
گوینده: ۶۸ تا ۹۸ لیتر آب. ولی اگه آب در دسترس باشه ممکنه تا ۱۵۰ لیتر هم آب بخوره. نرهای بالغ بزرگ هم گاهی تا ۲۱۲ لیتر آب میخورن.
لولو: وااااو با این همه آب و غذایی که میخورن معلوم نیست چقدر دستشویی میرین. {خنده}
گوینده: تقریبا روزی ۱۰۰ کیلو پی پی تولید میکنن.
لولو: ا ا ا میخواستم شوخی کنم سوالم نبود.
گوینده: تو این مرحله هر سوالی حسابه. تو تا حالا ۷ تا سوال پرسیدی و ۳ سوال دیگه تا آخر این مرحله داری.
لولو: ای بابا. من فهمیدم روی صورتش شاخ داره. این شاخها اندازهشون چقدره؟
گوینده: آنها شاخ نیستن. دندون هستند. دو تا دندون بزرگ تو دهنشون که از دو سالگی پیداشون میشه و هرچقدر سنشون بره بالا اونها هم بزرگتر میشن و رشدشون تا آخر عمر ادامه داره.ولی کاش. اه ولش کن.
لولو: پس هرچقدر دندونش بزرگتر باشه یعنی سنش بیشتره. معمولا چقدر عمر میکنن؟
گوینده: معمولا بالای ۶۵ سال.این آخرین سوالته و بعد از آن باید حدس بزنی.
لولو: مممممم. سوال آخرم اینه که چی میخواستی دربارهی دندونش بگی که نگفتی؟
گوینده: میخواستم بگم این دندونا رو خیلی قشنگ هستن و به خاطر همین دندونها آدمها کلی از اونها رو شکار کردن. و این باعث شده که نسلشون به خطر بیفته.
لولو: وای. چه بد. خیلی ناراحت شدم.
گوینده: حالا ۳۰ ثانیه وقت داری که حدس بزنی این موجود چیه؟
{صدای تایمر}
گوینده: زمانت تموم شد. حدست چیه؟
لولو: خب حیوونی که تو آفریقاست، خیلی بزرگه و توسط بقیه حیوونها شکار نمیشه، گیاهخواره و دندونهای بزرگی داره که به خاطرش آدمها شکارش میکنند فکر میکنم فیل باشه. چون آدمها به عاج فیل خیلی علاقه دارن.
گوینده: بریم ببینیم که حدست درست بود یا نه.
{افکت}
گوینده: تو درست حدس زدی. این حییون یه فیل آفریقایی. بزرگترین موجود روی خشکی.
{صدای فیل
{آهنگ شادی}
لولو: ها ها ها ها . آخجون. جواب درست دادم.
گوینده: آره جوابت درست بود. حالاسریع به سمت گردونهی ۷ چالش برگرد.
لولو: باشه برگردیم خیلی چیز دربارهی فیل یاد گرفتم و امیدوارم دیگه هیچ آدمی اون رو به خاطر عاجش شکار نکنه.
{صدای بال زدن}
لولو: لوشنل پیش به سوی گردونهی ۷ چالش.
{افکت}
لولو: ووهووو. من عاشق لوشنلم خیلی سریع می ره.
گوینده: چراغ فیل روی گردونه ۷ چالش روشن شد.
{صدای موبایل}
لولو: دادههای روی لوبین میگه من ۱۲ هزار کیلومتر تا آفریقا رفتم و ۱۲ هزارکیلومتر هم برگشتم. برای همین شارژ لوشنل کم شده. من که نمیدونم مقصد بعدی کجاست. صاد هم گفته بود که قبل از هر ماموریت باید شارژش کنم. پس بذار لوبین و لوشنل رو بذارم تو جعبه تا دوباره شارژ بشن.
{صدای گذاشتن}
لولو: بچهها این اولین چالش من بود. هنوز ۶ تا دیگه مونده. اگه از پادکستی که براتون درست کردم خوشتون اومده برین به سایت داروگ و از همونجایی که برای دنا و رها سوال میفرستین برای منم صدا بفرستین و نظرتون رو دربارهی چیستان اولمون بگین. شما دربارهی فیلها چه میدونین؟ منتظر پیامهاتون هستم. داروگ کیدز دات کام. داروگ هم با دبلیوه. تا چالش بعدی مراقب کشفهاتون باشین.