{موسیقی مدیتیشن وسطش صدای دینگ دینگ}
دانابات: یک پیام….
آقای پی: دانابات هیس من دارم مدیتیشن میکنم یه کم ناراحتیم کم شه.
{صدای دینگ}
آقای پی: ا دانابات ساکت دیگه. تمرینم به هم خورد.
{صدای دینگ}
دانابات: یک پیام جدید برای…
آقای پی: اه دانابات اگه گذاشتی من دو دقیقه ریلکس بشم.
دانابات: ریلکس به فارسی می‌شه آرام شدن.
آقای پی: تو از کی مراقب انگلیسی حرف زدن من شدی؟
دانابات: دنا و رها در حال کار روی هوش مصنوعی من هستند. در ضمن…
{صدای تلفن}
آقای پی: یه دقیقه هیچی نگو ببینم کیه داره زنگ می‌زنه. الو سلام بفرمایید.
دیاکو: سلام آقای پی من دیاکو هستم از ساری.
آقای پی: از آشناییت خیلی خوشبختم. با من کار داشتی؟
دیاکو: آقای پی بامزه می خوام دوتا چیز بهت بگم یک من احساست رو درک می کنم.
آقای پی: آخ جون بالاخره یکی احساسات منو درک کرد. بعضیا فکر می‌کنن چون ما خزنده‌ها خونسردیم احساس هم نداریم. ولی من خیلی احساساتی هستم.
دیاکو: منم وقتی دنا و رها صدامو پخش نکردن خیلی غصه خوردم احساست رو خیلی می دونم که خیلی غصه خوردی خیلی می خوام درکت کنم.
آقای پی: ممنونم ممنونم دیاکو که منو درک کردی. البته من از وقتی اومدم اینجا فهمیدم که دنا و رها و هم تقصیری ندارن. می‌دونی هر روز هر روز کلی سوال میاد اینجا از همه‌جای دنیا. هی دانابات تا حالا چندتا سوال برای دنا و رها اومده.
دانابات: ۵۴۱ سوال و کشف مختلف به استودیو رسیده.
آقای پی: می‌بینی دیاکو. فایو هاندرد فورتی وان صدا یعنی خیلی. تعداد سوالهای بچه‌ها خیلی زیاده. دنا و رها و من نمی‌رسیم به همه‌ی سوال‌ها جواب بدیم. ولی قرار شده اسم هرکی که سوال یا صدا فرستاد رو دنا و رها آخر هر قسمت بگن. راستی گفتی دوتا چیز می‌خوای بهم بگی. اون یکی چیه؟
دیاکو: دو پیرترین حیوون دنیا یه لاکپشته جاناتان ۱۹۱ سالشه.
آقای پی: آره درسته پیرترین حیوون دنیا جاناتانه. ممنون دیاکو این همدردی تو برای من خیلی ارزش داشت. فعلا خدافظ.
{صدای قطع کردن}
دانابات: یک پیام فوری از فراز و مامانش برای آقای پی. یک پیام فوری از فراز و مامانش برای آقای پی…
آقای پی: پیام فوری؟! برای من؟! دانابات پخش کن ببینیم چیه؟
فراز آقای پی گریه نکن. ما یادمون رفت جواب سوال رو بفرستیم.
آقای پی: وای امروز روز خوشبختی منه. اول دیاکو زنگ حالا هم فراز دوتا دوست پیدا کردم.
دانابات: پیام ادامه داره
فراز: اگه تو یه آینه می‌ساختی با شب می‌ساختی…
آقای پی: وای چه جالب. فراز جمله‌ی منم کامل کرده.
دانابات: پیام ادامه داره.
فراز ۴ سال و نیمه: آقای پی حیوون پیری که اینجا زندگی می‌کنه فعلا موش کوره ولی حیوونی که پیره یه لاکپشتیه به اسم جاناتان.
آقای پی: دانابات تموم شد پیام؟
دانابات: بله
آقای پی: وای خدایا امروز چه روز خوبیه. فراز هم جمله‌ام رو کامل کرد هم جواب سوالم رو داد. من دو تا دوست جدید پیدا کردم.
دانابات: بیشتر از دوتا دوست.
{صدای تلفن}
آقای پی: بیشتر از دوتا. منظورت چیه؟ بذار اول جواب تلفن رو بدم. الو بفرمایید.
سامیار: سلام آقای پی من سامیارم از تهران ۷ ساله
آقای پی: سلام سامیار از آشناییت خوشبختم.
سامیار:من از پادکست‌هات خیلی خوشم میاد.
آقای پی: ممنونم سامیار. منم از اینکه دوست خوبی مثل تو پیدا کردم خیلی خوشحالم.
سامیار: دوست دارم هر روز پادکست بذاری و برم گوش کنم.
آقای پی: باور کن سامیار جان منم خیلی دوست دارم هر روز پادکست بذارم ولی خوب فرصت نمی‌کنم. هم باید زبان بخونم فارسیم خوب شه. هم قرار گذاشتیم با دنا و رها که ورزش کنیم. نمی‌رسم هر روز هر روز پادکست بسازم. ولی خیلی خوشحالم کردی زنگ زدی نظرتو گفتی. ممنونم فعلا خدافظ.
{صدای قطع کردن تلفن}
آقای پی: وای باورم نمی‌شه این همه دوست توی یه روز پیدا کردم. راستی دانابات داشتی می‌گفتی چی؟ دوست‌های بیشتری پیدا کردم. منظورت چی بود.
دانابات: بهت می‌گم. ولی اول صدای راستین رو گوش بده.
راستین: سلام من راستین هستم ۵ ساله از تهران. من اگه می‌خواستم یه آینه جادویی درست کنم یه آینه‌ای درست می‌کردم که بتونه ساختمون درست کنه.
آقای پی: وووهووووو fantastic mirrorچه آینه‌ی جالبی. فکر کنین یه آینه که از توش ساختمون در میاد. ها ها. شدن ۴ تا دوست. آخجون.
دانابات: خیلی خیلی بیشتر از ۴ تا دوست داری. همه‌شون هم منتظر هستن که قسمت جدید رو شروع کنی. داره دیر می‌شه.
آقای پی: باشه باشه. الان شروع میکنم.
{صدای تلفن}
لولو: الو سلام. استودیو چی؟ کجا؟ چرا؟
آقای پی: بله همینجاست بفرمایین.
لولو: ا آقای پی تویی؟
آقای پی: بله بله خودمم. شما؟
لولو: من لعبتم. من تا این وقت صبح بیدار موندم که به تو زنگ بزنم.
آقای پی: الان ظهره. تو مگه روزها می‌خوابی که می‌گی تا الان بیداری؟
لولو: آره دیگه. من خفاشم. از اسمم معلوم نبود. من اسمم لوه فامیلیم بت.
آقای پی: آهان بت. بت. یعنی خفاش. تو خفاشی پس. بله متوجهم که الان خیلی وقته بیداری. حالا با من چی کار داری؟
لولو: شماره‌ات رو می‌خوام.
آقای پی: تو که شما ره استودیو رو داریی شماره‌ی منو می‌خوای چی کار؟
لولو: مگه تو نمی‌گی مسئول سوالهای یهویی بچه‌هایی. خب من کلی سوال یهویی دارم. شماره‌ات رو بده سوال داشتم زنگ بزنم.
آقای پی: نمی‌خواد. همون برو تو سایت داروگ کیدز. اونجا صدات رو بفرست. مثه همه‌ی بچه‌ها.
لولو: بیا اول گریه زاری راه می‌اندازی که من دوست ندارم، هیچکی با من دوست نمی‌شه. بعد شماره تلفنت رو نمی‌دی. اصلا حالا که اینطوری شد خودم پا می‌شم میام استودیو بلکه دنا و رها رو هم دیدم.
آقای پی: تو که آدرس ما رو نداری. کجا می‌خوای بیای.
لولو: خفاشم‌ها. رادار دارم. پیدات میکنم. ها ها ها.
آقای پی: ببین لعبت خانم…
لولو: لعبت نه لوبت. اصن تو بگو لولو.
آقای پی: ببین لولو ، من از دوست جدید پیدا کردن استقبال میکنم ولی..
لولو: ولی نداره من راه افتادم خدافظ
آقای پی: الو الو. کجا رفتی.
{صدای قطع کردن}
آقای پی: دوست جدید پیدا کردن هم ساده نیست ها. خب بریم سراغ قسمت امروز. یک دو سه
آقای پی: من آقای پی ام و اینجا استودیو چی؟کجا؟چرا؟ است. به پادکست سوالهای یهویی خوش اومدین.
من اینجام که با زبون درازم یه سوال رو از جعبه‌ی سوالهای یهویی بردارم و هوپسی دوپسی جواب آماده است.
آقای پی: بچه‌ها دوست دارین قبل از اینکه جواب سوال یهویی این قسمت رو بدیم ببینیم کیا تونستن جواب سوال یهویی من رو از قسمت قبل پیدا کنن؟ خب بذار ببینم کیا تونستن جواب سوال رو پیدا کنن. اوووووووه اینجا چه خبره؟! جعبه‌ی سوالهای یهویی پر شده. وای خدا من چقدر دوست جدید پیدا کردم. دانابات می‌گفت‌ها. ۱۲ نفر به من جواب دادن. خیلی باحال بود. خب اصلا یه چیزی. چون تعداد جواب‌های بچه‌ها زیاده بیاین اول سوال یهویی این قسمت رو بشنویم بعد می‌ریم ببینیم جواب سوال یهویی من چی بود. دو درجه به چپ سه درجه به سمت بالا. هدف جعبه سوالهای یهویی. زبون شلاقی به سمت سوالهای یهویی.
{افکت زبون}
غزل: سلام من غزل هستم از تهران یه آفتاب‌پرستی تو استودیو شما داره یه پادکستی درست می کنه و اسمش هم آقای پیه و سوال من اینه که چرا ماه روش دون دون داره.
آقای پی: ها ها ها حتما این سوال رو غزل قبل از اینکه من با بچه‌ها دوست بشم فرستاده. خیلی سوال باحالی بود غزل. چرا ماه روش دون دون داره؟
{صدای دریافت مسیج}
دانابات: یه پیام فوری برای آقای پی.
آقای پی: پیام فوری؟ چی هست. دانابات.
ارشا: سلام اسم من ارشاه از تهران ۷ ساله من خیلی دوست دارم با شما همکاری کنم چون اطلاعات علمی‌ام خیلی زیاده و می خوام با شما همکاری کنم. چون مطالعاتم خیلی زیاده.
آقای پی: چه خوب. پس بذار برای ارشا وویس بفرستم
{دینگ}
آقای پی: ممنون ارشا که دوست داری با ما همکاری کنی. لطفا بیا جواب سوال غزل رو پیدا کن. پرسید که چرا ماه روش دون دونه. ممنون.
آقای پی: خب تا ارشا جواب سوال رو پیدا می کنه من می‌خواستم یه چیزی بهتون بگم. صاد می‌خواد عکس منو بذاره تو اینستاگرام و سایت داروگ که همه منو بشناسن. منتها من عکس خوبی ندارم. می‌شه شما من رو نقاشی کنین برام بفرستین که صاد بذاره تو سایت و اینستاگرام داروگ. هر کی بکشه عکسش رو می‌ذاره. هر موقع کشیدین برای ما بفرستین به آدرس ایمیل ما info@darwagkids.com داروگ هم با دبلیوه. اصلا آدرسش رو می ذارم توی توضیحات پادکست. می‌تونین توی خود سایت هم برین اونجا بفرستین برای ما. توی صحفه تماس با داروگ
{صدای دینگ}
آقای پی: ا ارشا جواب داد.
ارشا: می خواستم بهتون بگم که چرا روی ماه دون دونه. دون دون‌های روی ماه در واقع چاله است. این چاله‌ها از برخورد شهابسنگها با ماه به وجود اومده. روی ماه میلیون‌ها چاله وجود داره. چون در اطراف ماه جو وجود نداره. انگار که ماه هیچ سپر و محافظی در برابر شهابسنگها نداره. البته بعضی از این چاله‌ها دهانه‌ی آتشفشان‌اند. و نکته‌ی جالب اینه که برای قدردانی از دانشمندان و کاشفان نام اون‌ها رو روی چاله‌ها گذاشتن. اسم یکی از چاله‌ها به نام دانشمند بزرگ ایرانی خواجه نصیرالدین طوسیه.
آقای پی: وووهووو خیلی کامل و قشنگ توضیح دادی ارشا. ممنون ازت. من نمی‌دونستم اسم یکی از سوراخ‌ها روی ماه به نام یه دانشمند ایرانیه. خیلی جالب بود. ممنون ممنون. خب حالا که جواب سوال غزل رو پیدا کردیم بریم صدای بچه هایی که جواب سوال یهویی من رو فرستادن رو بشنویم.
سلام آقای پی من باران جعفرزاده ۸ ساله از تهران هستم پیرترین موجود روی خشکی لاکپشتی به نام جاناتانه که ۱۹۱ سالشه.
سلام من راستین هستم ۵ ساله از تهران می خواستم بگم که پیرترین موجود دنیا لاکپشتی به نام جاناتانه.
سلام آقای پی من ویانا مهدویان هستم از شهر کرج می خواستم سوال شما رو بهتون بگم پیرترین موجود دنیا یک لاکپشته ۱۹۱ سالشه.
سلام آقای پی دوباره منم مهرسا می خواستم جوابتو بدم که پیرترین حیوون چیه. لاکپشت.
سلام من حامی هستم ۸ سالمه از شیراز یک لاکپشت به نام جاناتان که ۱۹۱ سالشه حامی از شیراز خدافظ.
سلام آقای پی اسم من هاناست من می خواستم بهت بگم که پیرترین حیوون اسمش لاکپشت جاناتانه.
سلام آقای پی من کیان هستم شهرم خرم آباده ۷ سالمه می خواستم بگم که پیرترین حیوون جهان یه لاکپشته اسمش جاناتانه ۱۹۱ سالشه خدافظ.
سلام من رهامم ۷ سال و نیممه از شهر ساری پیرترین حیوون لاکپشتیه که اسمش جاناتانه ۱۹۱ سالشه و در یک جزیره در اقیانوس اطلس زندگی می‌کند.
سلام من بهرام هستم از شهر تهران اسم کشورمم ایرانه می خواستم بگم پیرترین موجود جهان لاکپشت غول پیکریه که ۱۹۱ سالشه و توی اقیانوس اطلس زندگی می کنه.
سلام آقای پی من آیناز هستم از شریف آباد می خواستم بگم پیرترین حیوون دنیا لاکپشته و من خیلی شما رو دوست دارم.
سلام آقای پی من آرینم از اصفهان می‌خواستم بگم پیرترین حیوون جهان جاناتانه ۱۹۱ سالشه.
سلام آقای پی من پانته‌ا جناب هستم می خواستم جواب سوالتو بدم. پیرترین حیوان لاکپشتی به نام جاناتان است و ۱۹۱ سالش است و در جزیره‌ای در اقیانوس اطلس زندگی می‌کند در ضمن من باهاتون دوستم.
آقای پی: واووو. پانته‌آ منم باهات دوستم. با همه‌تون دوستم. امروز روز خوشبختی منه کلی دوست جدید پیدا کردم. خیلی خوشحالم. خیلی. بچه‌ها چون می‌خواین برای من نقاشی بفرستین من این قسمت دیگه سوال یهویی نمی‌پرسم. ولی منتظر نقاشی‌هاتون هستم.
این پادکست سوالهای یهویی بود پس یهویی خدافظ.