صدا بازی با پارسا، نیکا، افرا، ملورین و دلیار

آقای پی: سلام من آقای پی هستم و اینجا استودیو چی؟کجا؟چرا؟ است، به پادکست سوال‌های یهویی خوش اومدید.

{موسیقی)

صاد: سلام بچه‌ها خوبین؟ خیلی‌هاتون هم برای ما عجایب صدادار فرستادید. ما خیلی خوشحالیم که از صدابازی خوشتون اومده.

آقای پی: البته همه‌ی همه که خوش‌شون نیومده.

صاد: منظورت چیه؟

آقای پی: نگاه کن این صدای دلیاره

دلیار: سلام آقای پی من دلیارم ۷ ساله از تورنتو چرا الکی پادکست درست می‌کنی یکی تو کلمپه است داره کمک ستوان ویزبی می‌کنه عسل درست کنه که کلمپک‌ها بخورن گل جمع می‌کنن  یکی ‌اش هم اینکه می‌یاد تو استودیو پادکست درست می‌کنه. یه سوال دیگه هم داشتم اون هم اینکه چرا اولش که می‌خواستی بیای تو استودیو قایم شده بودی؟

صاد: آهان منظورت اینه. خب دلیار حتما داشته به دوتا پادکست‌ها پشت سر هم گوش می‌داده.

آقای پی: آهان. آره شاید اینجوری باشه. دلیار من اول شروع کردم به پادکست درست کردن بعد که ستوان ویزبی رفت کلمپه و شروع کرد پادکست درست کردن من رفتم به اون هم کمک کنم. حالا ممکنه تو پادکست‌ها رو با هم گوش بدی. الآن هم ممکنه من یه موقع‌هایی برم و به ویزبی کمک کنم که پادکست درست کنه.

صاد: خب سوال دوم دلیارم جواب بده دیگه. چرا اون اول‌ها که اومده بودی قایم شده بودی.

آقای پی: خب اون موقع من یه ذره خجالت می‌کشیدم. من همیشه  وقتی می‌خوام با یکی دوست شم اولش یه ذره سخته برام. با ستوان ویزبی هم همینطور بود. خب صاد بریم بترکونیم؟

صاد: چی رو بترکونیم؟

آقای پی: بابا پادکست امروز رو می‌گم. بریم صدابازی کنیم بترکونیم.

صاد: آهان آره آره بریم.

{موسیقی}

صاد: خب آقای پی بگو ببینم برای عجایب صدادار امروز  آماده‌ای؟

آقای پی: آماده‌ی آماده‌ام. پخش کن پخش کن.

صاد: وایسا ببینم کدوم رو پخش کنم. خب این رو که قبلا پخش کردیم. آهان این خوبه. این رو پارسا فرستاده.

{آهنگ عمو زنجیرباف}

 پارسا: سلام آقای پی من می‌خوام برای صدا بازی یه صدا پخش کنم. گوش کن ببین این صدای چیه؟

{صدای موج دریا}

آقای پی: دوباره دوباره یه بار فایده نداره.

صاد: آقای پی با شعر می‌گی.

آقای پی: یه بار دیدم ویزبی اینجور ی می‌گه خوشم اومد. حالا دوباره پخشش می‌کنی؟

صاد: باشه. بیا اینم بار دوم.

پارسا: سلام آقای پی من می‌خوام برای صدا بازی یه صدا پخش کنم. گوش کن ببین این صدای چیه؟

{صدای موج دریا}

آقای پی: این مثل صدای کشیدن یه چیزی روی زمینه. یه چیز سنگین. مثلا یه کیف سنگین رو بکشیم روی زمین.

صاد: حدس خوبی بود. پس تو می گی این صدای یه چیز سنگینه که بکشیمش روی زمین.

آقای پی: بله بله.

صاد: باشه آخر برنامه یه بار دیگه هم بهش گوش می‌دیم ببینیم تو درست می‌گی یا نه.

{موسیقی}

صاد: به مرحله‌ی سوال‌های سرچی فشنگی خوش اومدید. آقای پی من مثل قسمت‌های قبل سه تا سوال ازت می‌پرسم و تو هم باید جواب این سه تا سوال رو بدی. می‌تونی سرچ کنی و جواب رو پیدا کنی ولی برای هر سوال ۳۰ ثانیه بیشتر وقت نداری.

آقای پی: صاد صاد ۳۰ ثانیه کمه. دفعه قبل هم جواب رو پیدا می‌کردم ولی تا می‌اومدم بخونم وقت تموم می‌شد. 

صاد: باشه قبوله. من یه دقیقه وقت می‌گیرم برات به شرطی که تو ۳۰ ثانیه‌ی اول جواب رو پیدا کرده باشی.

آقای پی: قبوله قبوله

آقای پی: من آماده‌ام. پشت کامپیوتر نشسته‌ام. بریم که بترکونیم.

صاد: باشه این هم از سوال اول.

نیکا کشتکار: سلام آقای پی من نیکا کشتکار هستم از کرج چرا وسط هندونه خوشمزه‌تره و چرا بعضی وقت‌ها پوکه؟ 

آقای پی: وووهوو چه سوال باحالی. فقط صاد من قسمت دوم رو درست نفهمیدم پوک شدن یعنی چی؟

صاد: دیدی گاهی هندونه رو باز می‌کنیم می‌بینیم یه تیکه‌هاییش بافتش تغییر کرده خیلی آبدار نیست انگار توش خالی شده باشه به اون می‌گن پوک شدن. توی انگلیسی هم فکر کنم بهش می‌گن Hollow Heart. خب آقای پی با شمارش من ۳۰ ثانیه وقت داری بگردی ببینی می‌تونی جواب سوال نیکار رو پیدا کنی یا نه. پس یک دو سه

{صدای تایمر}

{صدای تایپ کردن}

آقای پی: بذار سرچ کنم چرا وسط هندونه شیرین‌تره و چرا گاهی پوک می‌شه. از هوش مصنوعی پرسیدم. اینجوری سریع‌تره. آهان جواب رو داد.

صاد: بگو حتما لینک معتبر هم بده که جوابت غلط نباشه.

{صدای تایپ کردن}

آقای پی: لینک معتبر بده. آهان داد. خب من جواب رو پیدا کردم.

صاد: خوبه هنوز ۳۰ ثانیه نشده.

آقای پی: نیکا برای این وسط هندونه شیرین‌تره که گیاه هندونه، قندها و انرژی‌ای را که تولید می‌کنه، به صورت هوشمندانه به سمت مرکز میوه می‌فرسته. مرکز میوه جاییه که دانه‌ها قرار دارند. این قندها مثل یک هدیه غذایی برای دانه‌ها هستن تا وقتی کاشته شدند، انرژی کافی برای جوانه زدن داشته باشند.  حالا چرا هندوانه پوک می‌شه؟ این مشکل به نام حفره مرکزی شناخته می‌شه و دلیل اصلی آن یک اختلال در رشد گیاه هندونه است که و دلیلش هم گرد‌ه‌ افشانی ناکافیه. مرکز میوه محل دانه‌ها هستند. اگر گرده افشانی کافی نباشه اونجا هم که محل قرار گرفتن دانه‌ها هستن پوک می‌شه.

{پایان تایمر}

صاد: آفرین آقای پی درست گفتی.

آقای پی: هیپیپ هورا هیپیپ هورا هیپیپ هورا

صاد: خب حالا بریم سوال دوم رو گوش بدیم.

افرا: سلام خوبین من افرا هستم سوالم رو بده به آقای پی چرا گل‌ها بوهاشون مختلفن و بوی خوب دارن؟

آقای پی: ممنونم افرا که خواستی من جواب سوالت رو پیدا کنم.

صاد: خب آقای پی آماده باش که می‌خوام زمان بگیرم.

آقای پی: آماده‌ام آماده‌ام.

صاد: یک دو سه.

{صدای تایپ کردن}

آقای پی: چرا گل‌های بوی خوب دارند و چرا بوهاشون با هم فرق می‌کنه؟ آهان ایناهاش ایناهاش. جواب اینه. بذار مطمین شم. لینک معتبر بده

{صدای تایپ کردن}

آقای پی:  آهان این لینک یه دانشگاهه معتبره. خب نوشته که بوی خوب گل‌ها باعث جذب زنبورها، پروانه‌ها خفاش‌ها و دیگر جانورانی می‌شود که در گرده افشانی به گیاهان کمک می‌کنند. بچه‌ها اون قسمت چی؟کجا؟چرا؟ رو که یادتونه قصه‌ی عاشقانه‌ی گل‌ها. ستوان ویزبی کارش جابجا کردن گرده‌ی گل‌ها است. خب حالا چرا بوی گل‌ها با هم فرق داره؟ گل‌ها از این بوها برای تبلیغ کردن خود استفاده می‌کنند. هر گل بوی مخصوص به خودش را دارد تا جانوران خاصی مثل زنبورها، پروانه‌ها یا حتی خفاش‌ها را دعوت کند که به سمتش بیایند. یعنی هر بویی یه جور جانوری رو بیشتر جذب می‌کنه. برای همین بوهای گل‌ها هم فرق می‌کنه.

{پایان زمان}

صاد: خب باید بگم که جواب درست بود.

{تادا}

آقای پی:‌ هیپیپ هورا هیپیپ هورا.

صاد: خب حالا بریم سراغ سوال آخر که برای ملورینه.

ملورین: سلام آقای پی چطوری زبون به این درازی رو توی دهنت جا می‌دی؟

آقای پی:  ووهوو خیلی سوال باحالیه. این رو دیگه خودم می‌دونم ها ها ها.

صاد: یعنی لازم نیست سرچ کنی.

آقای پی: فکر نکنم.

صاد: باشه بریم که جوابت رو بشنویم یک دو سه.

{صدای تایمر}

آقای پی: ما آفتاب‌پرست‌ها یه استخون توی دهنمون داریم. ما یه بخش بلندی از زبونمون رو دور این استخون فشرده و جمع می‌کنیم. مثلا یه جوراب بلند رو در نظر بگیرین که جمع شده و فشرده شده دور یه چوب سفت. فشرده و سفت. وقتی که می‌خواهیم یه مگس با پشه شکار کنیم این استخون رو تنظیم می‌کنیم سمت هدف و بعد با ماهیچه‌های اطراف دهنمون به اون زبون جمع شده و فشرده شده فشار می‌یاریم اینجوری زبونمون شلیک می‌شه.

{صدای تایمر}

صاد: آفرین آقای پی درست گفتی که البته با این تعداد مگسی که هر روز شکار می‌کنی خیلی عجیب نیست.

آقای پی: ها ها ها. هیپیپ هورا هیپیپ هورا هیپیپ هورا.

{صدای تشویق}

صاد: ولی آقای پی من دقیقا نفهمیدم چطوری زبونت شلیک می‌شه می‌تونی بیشتر توضیح بدی.

آقای پی: ببین صاد فرض کن رفتی دستت رو با یه صابون بشوری.

صاد: خب خب.

آقای پی: وقتی دستت و صابون خیس هستند اگه صابون رو توی دستت محکم محکم فشار بدی چی می‌شه؟

صاد: آهان آره صابون پرت می‌شه.

آقای پی: زبون ما هم همینطوریه.

صاد: ممنونم که توضیح دادی آقای پی.

{آهنگ}

آقای پی: خب حالا که آخر برنامه است. ببینیم عجایب صداداری که پارسا فرستاده بود چی بود؟

صاد: بله. اول بذار یه بار دیگه بشنویم صدا رو

{آهنگ}

{صدا}

صاد: خب آقای پی تو گفته بودی که یکی داره یه کیف سنگین رو روی زمین می‌کشه، نمی‌خوای حدس جدیدی بزنی؟

آقای پی: چرا چرا می‌خوام عوض کنم من فکر می‌کنم کیف نیست یه چمدون خیلی گنده است مثل همونی که من بر می‌دارم می‌برم کلمپه. چقدرم سنگینه. 

صاد: خب بریم ببینیم جواب چیه؟

پارسا: این صدایی که براتون پخش کردم صدای موج دریا بود.

آقای پی: ا یعنی من اشتباه کردم؟

صاد: بله ولی حدس خوبی بود. اگه یه کیف سنگین رو هم روی زمین بکشیم شبیه این می‌شه.

آقای پی:  دفعه‌ی دیگه حتما درست حدس می‌زنم. خب بریم خدافظی کنیم. من گشنه‌ام شده می‌خوام برم مگس  شکار کنم.

صاد: باشه بریم. راستی آقای پی به بچه‌ها نمی‌خوای بگی قسمت‌های جدید پادکست سیاره‌ی کلمپه رو گوش بدن.

آقای پی: چرا چرا بچه‌ها یادتون نره برین پادکست‌های جدید سیاره‌ی کلمپه رو گوش بدین. من و ستوان ویزبی کلی کیک کپک فروختیم به دوتا حیوون عجیب و غریب.

صاد: آره من که گوش دادم خیلی خوشم اومد. بچه‌ها تا قسمت بعدی خدافظ.

آقای پی: یادتون نره به سایت داروگ سر بزنید. داروگ کیدز دات کام. داروگ هم با دبلیوه. یهویی خدافظ.

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا